این سه نفر + ۲

این سه نفر داستان ما سه تاس، 3 تا دوست خوب.

این سه نفر + ۲

این سه نفر داستان ما سه تاس، 3 تا دوست خوب.

مطلب اختصاصی برای

باز هم به نام خودش.

 

یادمه یه روزی   با "اون" و "اون یکی" سر تفاوت عشق و دوست داشتن مباحثه میفرمودیم. این نوشته دکتر رو که دیدم یاد اون روز افتادم که تو فرحزاد بودیم و ....(بقیه اش حریم خصوصیه نمیتونم بگم) خلاصه که اینو گذاشتم اینجا تا بروبچ بخونن و مستفیض بشن. خیلی قشنگه و لپ مطلب رو به زیباییه هرچه تمام تر میرسونه. روح دکتر شریعتی شاد، "من" یکی که خیلی مدیونشم.



تفاوت عشق و دوست داشتن

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی

دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد

عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق

عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن

عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد

عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار

عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر

عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد

عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”

عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد

دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست

دکتر علی شریعتی

نظرات 2 + ارسال نظر
اون دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ

در هر صورت جفتش خوبه گلم.واقعا لذت بردم.

ع ا ش ق پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ب.ظ

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد